ذن
افتاده بر تخت همچون جنازه ای
نامجو در گوش
زل زده به سقف
جویدن آدامس فایو
لرزش موبایل که میگوید
دوست دارم آشغال
و
لبخندِ نشسته بر لب
Newer Post
Older Post
Home