بچه که بودم قاصدکارو جمع میکردم تو نایلون
اونارو ول میکردم توی اتاق و دنبالشون میدوییدم
بعدم هر کدومو که ول میکردم هوا یه آرزو هم میکردم
آرزوهام هیچ وقت برآورده نشد
چون اونا زندانی بودن
انتقام گرفتن
الان دیگه هیچ قاصدکی نیست
اونارو ول میکردم توی اتاق و دنبالشون میدوییدم
بعدم هر کدومو که ول میکردم هوا یه آرزو هم میکردم
آرزوهام هیچ وقت برآورده نشد
چون اونا زندانی بودن
انتقام گرفتن
الان دیگه هیچ قاصدکی نیست